کار از جنبههای متعددی حایز اهمیت است و تأثیرات فراوانی بر روان آدمیو زندگی خانوادگی و اجتماعی دارد. از بنیادی ترین و قوی ترین نیازهای انسان نیازهای فیزیولوژیکی است. این نیازها شامل هر چیزی میشود که در حفظ و بقای ارگانیسم انسان نقش دارد. نیازهای فیزیولوژی و از جمله مواد غذایی، در جوامع با بافت پیچیده تر(شهری) به شکل اشتغال و در جوامع ساده تر با نام کار و تلاش و شکل مستقیم تری تأمین میشود. این که بیکاری یک معضل اجتماعی شمرده میشود به سبب همین نیاز است؛ که اگر برآورده نشود بسیاری از موضوعاتی که به عنوان نیاز مطرح میشوند جایی برای طرح نخواهد داشت. در مقابل اگر در سایه کار، تلاش و یا به تعبیری اشتغال، این نیاز برآورده شود انسان مجال پرداختن به دیگر امور که زمینهی تعالی و رشد، آسایش و رفاه، لذتهای دنیوی و حتی اخروی و...را پیدا میکند. این است که حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام)میفرماید: تنگدستی سبب خواری نفس و حیرانی عقل و جلب کننده اندوههاست.کار از عواملی است که میتواند این آسیبها را برطرف نماید. از دیگر ابعادی که اهمیت کار را تبیین میکند نفسِ مشغول بودن و تأثیر مستقیم آن بر روان است. هنگامیکه انسان مشغول به کار است یک نوع ایمنی راحتی بخش، یک آرامش عمیق درونی و یک قسم رخوت نشاط آور او را تسکین میبخشد.و شاید بتوان گفت که بی کاری بیشتر از هر عامل دیگری ناشادی میآورد. کار ما قسمتی از هویت ماست. اگر ما در طبقهی شغلی هیچ کاری نداشته باشیم رنج میبریم و این مسئله به کاهش شدید شادکامیمنجر میشودو شاید به همین دلیل حضرت علی(علیه السلام) با تأکیدی که بر تفریح به معنای خاص آن دارند، کار را بزرگ ترین تفریح ذکر میکنند.از جنبههای دیگر اهمیت کار ارتباط آن با احساس کارآیی است. بهترین عاملی که میتواند این احساس را در انسان ایجاد کند خودکار است. و اهمیت آن در تأثیری است که بر فشار روانی دارد یعنی؛ از عوامل مؤثر بر فشار روانی احساس کارآیی است که این احساس هر قدر قوی تر باشد از میزان فشار روانی کاسته میشود و ضعیف شدن آن موجب شکنندگی و تأثیرپذیری انسان در برابر عوامل فشارزا میشود.